وظایف والدین به هنگام پرخاشگری فرزند

زمان عصبانیت کودک

زمانی که کودک عصبانی است و اوقات تلخی میکند باید به چند نکته ی مهم توجه کنید :


1. آرام بمانید:

هنگامی که فرزندتان مشغول پرخاشگری است یا درباره ی موضوعی با شما لجبازی میکند شما نباید مانند او پرخاشگر باشید یا لجبازی نمایید، بلکه در قدم اول باید خونسردی خود را حفظ کنید تا بتوانید برخوردی عاقلانه و منطقی با پرخاشگری و لجبازی او داشته باشید.

2. چنین رفتاری در میان کودکان شایع و بین آنها مشترک است:

او باید بازی کند و جست و خیز داشته باشد؛ گاهی نیز در موضوعات کوچک پرخاشگری میکند. پس مراقب باشید که انتظار یک آدم بزرگ را از او نداشته باشید. پرخاشگری کودکان در برخی از زمینه ها امری طبیعی و عادی است و این مسأله نباید برای شما تبدیل به فاجعه شود و سریع عکس العمل نشان دهید. مادر با خود قرار بگذارد که کودکم باید امروزه ۲ بار مرا عصبانی کند؛ حال اگر پنج بار شد، خدا را شاکر باشد.

3. نخستین و مهمترین چیز برای مهار عصبانیت کودکان:

این است که به آنها بفهمانیم که گاهی عصبانیت خیلی خوب است و به فرزندانمان بگوییم این حالت یکی از انواع هیجانها مثل عشق حسادت و شادمانی است که ما هر روز در زندگی تجربه میکنیم؛ اما خشم مثل همه ی هیجانات دیگر باید به شیوه ای مهار شده ابراز گردد.  تفاوت بین عصبانیت و خشونت را برای کودکان توضیح دهید و به آنها بگویید احساس عصبانیت اشکالی ندارد، اما ابراز آن از طریق خشونت – یعنی آزار رساندن به دیگران شکستن اشیا و ایجاد آشوب  پذیرفتنی نیست!

4. عوامل پرخاشگری را قبل از درمان شناسایی کنید:

برای درمان پرخاشگری در کودکان یکی از مهمترین گام ها این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را بر اساس توضیحاتی که ارائه شد، شناسایی نموده و پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم. 


عوامل پرخاشگری

عامل اول: الگو پذیری

در مورد کودک پرخاشگری که الگو پذیری عامل این گونه رفتارهای او بوده است باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری به جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت.

عامل دوم: ناکامی

اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد باید کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم.

 

عامل سوم: اضطراب

در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم.  ورزش کردن برای این کودکان بسیار مؤثر است و باعث تخلیه ی هیجانی میشود.

عامل چهارم: ناتوانی در تصمیم گیری

در کشمکشهای درونی باید کودک را از حالت دوگانگی خارج کرد. کمک به کودکان در تصمیم گیری باعث می شود که بیاموزند به حالتهای دوگانه ی درونی خود پایان بخشند.

عامل پنجم: افسردگی

در برخی از موارد کودک افسرده پرخاشگری شدیدی از خود نشان می دهد. در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی را از دست داده است و چگونه می توانیم مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم؟

عامل ششم: قربانی شدن 

هنگامی که کودک قربانی خشونت در محیط آموزشی شده است، باید با مسئولان مجموعه صحبت کنیم تا ایشان طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونت گرا برخورد نمایند؛ و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شده اند، بر اساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تأیید قرار دهند.
 

5. اگر نوع پرخاشگری کودک خصمانه است:

باید او را از آزار و اذیت دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام افراد دیگر را اذیت کند؛ و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است باید راههای دیگری برای مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از خشونت برای جلب توجه استفاده کند.


6. به جای برخورد با کودک ،پرخاشگر به کودکی که به او پرخاش شده است، توجه و محبت کنید: 

گاهی همین که با کودک پرخاشگر مقابله و برخورد تند میکنیم  به نظرش موفق شده است که جلب توجه کند. پس به جای برخورد با کودک پرخاشگر بهتر است ضمن بی توجهی به او، به سراغ کودکی برویم که به او پرخاش شده است و او را دلداری بدهیم. همین مسأله باعث می شود کودکی که به او پرخاش شده، احساس امنیت نماید و کودک پرخاشگر احساس کند که با این کارش دیده نشد. البته در فرصت مناسب و در جای خلوت و نه جلوی کودکی که به او پرخاش شده است باید با کودک پرخاشگر صحبت کنیم.

7. تنبیه :

اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیز تنبیه شود، بهتر است به صورتی باشد که منجر به حمله ی تلافی جویانه از طرف او نشود. قبل از این که به کودک بگویید که چگونه با خشم خود مقابله کند. به او اطمینان خاطر دهید با وجود این که باید تنبیه شود و هزینه ی اشتباه خود را پرداخت کند ولی باز دوستش دارید. این امر به خلق و خوی او کمک خواهد کرد که خودش را مظهر پلیدی و کینه نبیند.


8. بدون توجه به خواسته و پافشاری کودک به او کمک کنید تا آرام شود که البته با توجه به سنین مختلف متفاوت است:

مثلا در سن قبل از پنج سالگی ما از بازی های حواس پرتی و در سنین بالاتر از روش جایگزینی استفاده میکنیم. برای مثال برای دیدن فیلم بهانه جویی میکند ولی ما صلاح نمی دانیم در این ساعت فیلمی ببیند؛ پس با او قرار میگذاریم که به جای دیدن تلویزیون یک بازی جذاب تر با همدیگر انجام دهیم.


9. به کودک بفهمانید که با لجبازی و گریه کردن به خواسته اش نمی رسد:

در زمان آرامش این توضیحات را به کودک بدهید که فرزندم در زمانی که داد میزنی و پرخاشگری میکنی من مادر یا پدر جوابت را نمی دهم. 

10. مهارت حل مسأله:

از طریق مهارت حل مسأله به کودک آموزش دهید که چگونه می تواند به خواسته ی خود برسد.

11. یک مثال ساده و قابل فهم برای کودک:

با استفاده از یک مثال ساده و قابل فهم برای کودک به او بیاموزیم که چگونه مشکلات را به شیوه ای درست تحت کنترل خویش درآورد.


12. کلمه خوشایند:

به کارگیری چند کلمه ی خوشایند گاهی اوقات میتوانیم در موقعیتهای عصبی و پرتنش از چند کلمه ی خوشایندو دلنشین استفاده کنیم و با استفاده از این روش کودک را آرام نموده و یا آن که حواسش را پرت نماییم.


13. حواس کودک را پرت کنید (زیر ۷ سال) :

این روش زمانی به کار می آید که کودک لجبازی و اوقات تلخی میکند. در این زمان میتوان توجه کودک را به موضوعات جالب دیگری جلب کرد و یا می توانید درباره ی بعضی از چیزهایی که کاملا غیر مرتبط با موضوع لجبازی کودک است از او سؤال کنید.

برای مثال می توانید در مورد حیوانات یا شخصیتهای کارتونی حرف بزنید و یا سؤال بپرسید.  امکان دارد حواس کودک به آن موضوعات و مسائلی که مطرح شده است مشغول شود و این باعث گردد که ناراحتی و لجبازی خود را برای مدت زمان خیلی کوتاهی فراموش کند.


14. لجبازی کودک را نادیده بگیرید (۴ تا ۱۰ سال):
وقتی کودک لجبازی می کند با او حرف نزنید و از او نخواهید تا گریه اش را متوقف نماید. اگر با او حرف بزنید معمولا نتیجه ی معکوس میگیرید و کودکتان بیشتر بهانه جویی میکند. بهترین کار این است که به کودک اجازه دهید لجبازی کند، اما شما به لجبازی او توجه نکنید و نشان دهید که سرگرم انجام کار دیگری هستید و گریه های او را نمی شنوید و بهانه گیری های او را نادیده بگیرید. 

بی اعتنایی یک روش بسیار قوی در کاهش بد رفتاری است زیرا هر رفتاری که مورد توجه قرار نگیرد به مرور ضعیف و ناپدید میشود. البته بی اعتنایی را باید فقط برای بد رفتاری های سبک مثل نق زدن، پافشاری کردن نپذیرفتن پاسخ منفی و داد زدن استفاده کرد.  وقتی برای اولین بار این روش را به کار میبرید ممکن است افزایشی در رفتار نامناسب کودک مشاهده کنید.

این مسأله نشان میدهد که کودکتان قصد دارد شما را وادار نماید آن چیزی را که میخواهد به او بدهید. توجهی به این حالت نکنید، زیرا به مرور زمان رفتاری که مورد بی اعتنایی شما قرار گرفته است، کاهش پیدا خواهد کرد. 

روش بی اعتنایی به کودک

در روش بی اعتنایی، باید موارد زیر را رعایت کرد:

الف) قطع تماس چشمی یا غیر کلامی با کودک

اصلا به کودک نگاه نکنید؛

ب) قطع تماس کلامی به کودک چیزی نگویید؛ 

به خصوص هنگامی که اصرار دارد بداند چرا به او بی اعتنایی میکنید؛

ج) قطع تماس فیزیکی (بعد از پنج سالگی)

اگر کودک سعی داشت شما را ببوسد یا بغل کند یا روی پای شما بنشیند، رو برگردانید و حتی اگر لازم بود اتاق را ترک کنید تا نتواند با شما تماس فیزیکی داشته باشد.  به محض این که کودک رفتار نامناسب مورد نظر را قطع کرد به سرعت از روش تقویت اجتماعی مثبت برای رفتار خوب او استفاده نمایید. توجه مثبت به این معناست که توجه زیادی به رفتارهای اجتماعی مثبت و مناسب کودک کرده و نسبت به رفتارهای نامناسب وی بی توجهی میکنید. این کار احتیاج به توانایی روانی زیادی از سوی والدین دارد؛ به خصوص هنگامی که باید خود را در مقابل رفتارهای منفی کودک کنترل کنند تا عصبانی نشوند و داد نزنند.

15. در مکانی آرام با کودک صحبت کنید:

اگر به کارگیری کلمات دلنشین مؤثر نبود به مکانی آرام بروید تا اگر عصبانی شده اید، خشمتان فروکش کند و آرام تر شوید. اگر از او دور باشید ممکن است که گریه و زاری او متوقف یا کمی آرام تر گردد. سپس با صدایی آرام و ملایم با کودک نوپا در مورد آنچه اتفاق افتاده است، صحبت کنید.

16. با کلمات ساده با کودک حرف بزنید:

آنچه را که کودک انجام داده است، با کلمات ساده توضیح دهید و اشتباه هایی را که مرتکب شده است، بررسی کنید و به او بیاموزید که چگونه می تواند با انجام رفتار صحیح، انتظارات شما را برآورده سازد.


17. قاطع باشید و حرف خود را تغییر ندهید:

بچه ها حافظه ی خوبی دارند و اگر زمانی با سر و صدا کردن و جیغ کشیدن چیزی را به دست آورند این در ذهنشان میماند و دفعات بعد نیز برای رسیدن به خواسته هایشان به این شیوه رفتار میکنند بعضی از اوقات آن قدر جیغ می کشند تا حوصله ی ما سر برود و مجبور شویم به خواسته ی او توجه کنیم. هرگز به لجبازی کودکان پاداش ندهید و نیز به علت گریه کردن زیاد تسلیم او نشوید و آنچه را که می خواهد به او ندهید. 

روش های کمک به کودکان برای رسیدن به آرامش

1. تنفس عمیق: ۷ سال به بالا

2. درباره ی احساساتتان صحبت کنید: ۸ سال به بالا

3. جنبه های خوب قضیه را ببینید نگاه مثبت : ۸ سال به بالا

4. یک حلال خوب برای مشکلات خود باشید

5. با مسائلی که آزارتان می دهد کنار بیایید (قانون حواس پرتی)  هشت سال به بالا 

6. تنها چیزی که شما را عصبانی میکند خودتان هستید (اصلاح باورها) هشت سال به بالا

7. وقفه ایجاد کنید تغییر شرایط) هشت سال به بالا

8. انرژی هیجان را به روش درست تخلیه کنید (هشت سال به بالا)


1. تنفس عمیق: ۷ سال به بالا

یکی از روشهای مؤثر برای آرام کردن کودکان، تنفس عمیق است. از کودک بخواهید که در جایی آرام به پشت بخوابد و دست و پای خود را کاملا دراز کند. به او بگویید که چشمانش را ببندد و شروع به دم و بازدم نماید و تا شماره ی ۲۰ بشمارد. سپس بدنش را شل و تنفس خود را آهسته کند و خیلی آرام شروع به شل و سفت کردن عضلات یا نماید به کار بردن این شیوه، یکی از روش های مؤثر برای آرام کردن کودکان است.

یک مثال ساده  این کار را برای کودکان کوچک تر میتوان به صورت حباب بازی آموزش داد. زمانی که کودک عصبانی شد میتوانید یک ظرف کف درست کنید و به او بدهید. با این روش کودک یاد میگیرد بر تنفس خود تمرکز کند.  تنفس آرام و شمرده هیجانات کودک را کاهش می دهد و باعث تسلط او بر اعصاب می شود. به مدت چند هفته روزی یک دقیقه با کودک خود حباب بسازید. لطافت حبابها و تلاش برای ساخت آن ها، روحیه ی کودک را آرام تر میکند. همچنین از کودک بخواهید که حبابهای بزرگ تولید نماید. 

با کشیدن نفس های عمیق در درون سینه و شکم و آهسته رها کردن آن او میتواند حباب بزرگ بسازد. 

به کودکان توضیح دهید که وقتی عصبانی یا مضطرب هستند مغزشان نیاز به هوای بیشتری دارد ولی ریه ی آنها به خوبی کار نمی کند. اما اگر عمیق نفس بکشند مغز آنها به قلبشان می گوید آرام تر شود و ریه ها بهتر کار میکنند به کودک بگویید زمانی که عصبانی هستی، سعی کن حبابهای بزرگ بسازی زیرا نفس های عمیق کمک میکند که خشم و عصبانیت تو فروکش نماید.

2. درباره ی احساساتتان صحبت کنید: ۸ سال به بالا

پدرام همیشه وقتی عصبانی میشد اخم میکرد و یک کلمه هم حرف نمی زد؛ البته او جزء بچه هایی بود که خیلی زیاد  عصبانی میشد. یک بار که مادرش به او اجازه نداد با دوستانش به دوچرخه سواری برود و مجبورش کرد که تکالیف مدرسه اش را انجام دهد، او به مدت یک هفته با هیچ کدام از اعضای خانواده صحبت نکرد  بچه ها عصبانیت خود را به روشهای مختلفی نشان میدهند.  بعضی از بچه ها داد میزنند یا در را به هم می کوبند یا حاضر جوابی می نمایند؛ برخی هم صحبت نکرده و به شیوه ی سکوت با والدین و بقیه برخورد میکنند. 

ممکن است صحبت کردن درباره ی چیزی که شما را آزار می دهد.  سخت باشد اما این کار اگر با یک انسان آگاه مثلاً یک مشاور یا یکی از والدین تأثیرگذار و یا یک معلم اتفاق بیفتد، تأثیر بسیار مثبتی بر تخلیه ی فشار روانی کودک میگذارد.  اگر کودک شما هم تا به حال گاهی مثل پدرام رفتار کرده است. این تمرین به او کمک میکند تا بتواند درباره ی آنچه آزارش میدهد صحبت نماید.

یک مشق خوب برای کودک پرخاشگر:  یکی از زمان هایی را که کودکتان عصبانی است، در نظر بگیرید و جاهای خالی را در تمرین زیر پر کنید. این جاهای خالی برای شرح دادن اتفاقاتی است که در آن زمان روی داده است.  سپس این جملات را برای کسی که میتواند در حل کردن مشکل عصبانیتتان به شما کمک کند بخوانید. این فرد ممکن است همان کسی باشد که از دستش عصبانی شده بودید یا فرد دیگری باشد. چیزی که مرا عصبانی کرد این بود که ….(بگویید چه اتفاقی افتاده).وقتی…. (نام آن شخص) گفت:…. چیزی که آن شخص گفت من احساس کردم …. (احساس اصلی که در آن لحظه داشتید) همچنین احساس کردم…. (احساس دیگری که داشتید)

3. جنبه های خوب قضیه را ببینید نگاه مثبت : ۸ سال به بالا

بعضی از مردم عادت دارند که همیشه جنبه های منفی و بد قضایا را ببینند؛ در حالی که بعضی دیگر همیشه جنبه های خوب و مثبت هر قضیه ای را میبینند. افرادی که معمولاً نگاه خوش بینانه به زندگی دارند از افرادی که اغلب اوقات نگاه بدبینانه دارند، شادتر هستند. به این موضوع خودگویی مثبت نیز می گویند. 

برای مثال اگر خواهر کوچک تو دفترت را برداشت و یا از روی آن رد شد و تو ناراحت شدی به خودت بگو خوب شد که پاره نشد  همه ی افراد با خود صحبت میکنند به این نوع صحبت گاهی گفت وگوی درونی هم میگویند؛ یعنی گفت و گویی که در ذهن شماست. بچه هایی که زیاد عصبانی میشوند معمولا درباره ی چیزهای منفی با خود حرف می زنند. این خودگویی منفی یک گفت وگوی درونی است که آن ها را عصبانی نگه می دارد.  شما مجبور نیستید همواره به خود چیزهای منفی بگویید. این کار به هیچ وجه به شما کمک نمیکند و فقط مانع از این میشود که بتوانید مشکل خود را حل کنید.  

در این تمرین شما یاد می گیرید که چگونه با تغییر فکرهای منفی خود به فکرهای مثبت خودگویی مثبت داشته باشید.  افکار مثبت از افکار منفی واقعی تر هستند، چون فکرهای منفی همیشه با احساس عصبانیت شما پوشیده شده است و این باعث می شود نتوانید همه چیز را آن گونه که واقعاً هست ببینید. 

مثال هایی از تبدیل خودگویی منفی به خودگویی مثبت :

منفی من از مدرسه متنفرم چون معلمم بد جنس است. 

مثبت: شاید من واقعاً مدرسه رفتن را دوست نداشته باشم، اما می توانم کاری کنم که در مدرسه به من خوش بگذرد. 

منفی بچه ها مرا مسخره کرده و فکر میکنند که من آدم عجیبی هستم. 

مثبت من میتوانم دوستانی پیدا کنم که مرا دوست داشته باشند.

4. یک حلال خوب برای مشکلات خود باشید

(مهارت حل مسأله): (هشت سال به بالا) 

بچه هایی که بتوانند به خوبی از پس مشکلات خود بر بیایند، معمولا در مورد عصبانیت خود مشکلی نخواهند داشت. البته به این معنی نیست که آنها هرگز عصبانی نمی شوند. اما این بچه ها وقتی ناراحت شده یا با یک موقعیت سخت روبه رو میشوند به راه حل فکر میکنند. وقتی یاد بگیرند که میتوانند بیشتر مشکلاتشان را خودشان حل کنند دیگر مانند گذشته برای مسائل مختلف عصبانی نخواهند شد. 

بچه ها می توانند به کمک این مراحل یاد بگیرند که مشکلات خود را حل کنند :

  • برای مسأله ای که برایتان تبدیل به مشکل شده است، به چند راه حل بیندیشید.
  • نکات خوب و بد هر راه حل را بیابید.
  • سعی کنید راه حلی که بیشترین نکات خوب را دارد امتحان نمایید.
  • اگر آن طور که فکر می کردید، مفید نبود، سعی کنید آن را تغییر دهید یا راه حل دیگری را انتخاب کنید. آن قدر راه حل های مختلف را امتحان نمایید تا به راه حل درست برسید.

اگر تصمیم بگیرید که به جای عصبانی شدن، مشکلات خود را حل کنید، احساس بهتری نسبت به خود و اطرافیانتان خواهید داشت. موقعیت هایی را که در ادامه آورده شده است، بخوانید و برای هر کدام سه راه حل پیدا کنید و بنویسید. سپس بازگردید و دور آن راه حلی که از همه بهتر است خط بکشید.  درباره ی تصمیم خود با یکی از بزرگترها صحبت کنید و ببینید آیا او هم با تصمیم شما موافق است؟

مشق : تمرین برای حل مسأله

موارد زیر را با فرزندتان مطرح نموده و راه حلها را مرور نمایید تا تکنیک حل مسأله را تجربه کنید.

مسأله ی اول:  علی دوست دارد که یک ساعت با دوستش رضا پلی استیشن بازی کند.  اما رضا معمولا بعد از حدود یک ربع از پلی استیشن خسته می شود و دوست دارد دوچرخه سواری کند هیچ کدام تمایل ندارند کاری که طرف مقابل دوست دارد انجام دهند.

مسأله ی دوم  خانم معلم برای روز چهارشنبه امتحان گذاشته است. سه شنبه شب در مدرسه جشنی برگزار میشود و بچه ها گفتند که به دلیل جشن نمی توانند برای امتحان درس بخوانند اما معلم اصرار دارد که امتحان همان چهارشنبه باشد چون او هفته ی بعد نمی تواند به مدرسه بیاید.

5. با مسائلی که آزارتان می دهد کنار بیایید (قانون حواس پرتی)  هشت سال به بالا 

هر کسی نسبت به چیزهای خاصی که آزارش می دهد، حساس است؛ حتی گاهی وجود افراد خاصی برای ما آزار دهنده است. برای مثال شیطنت خواهر یا برادر کوچکتر یا آهنگی که در ماشین پدر پخش می شود.  این حقیقت کاملا درست است که چیزهای آزاردهنده ای وجود دارد که شما نمی توانید آنها را از خود دور کنید اما اغلب اوقات می توانید کاری انجام دهید که از نامطلوب بودن این چیزهای آزاردهنده بکاهید و شرایط را اندکی بهتر نمایید.  برای مثال می توانید این روشها را امتحان کنید  اگر برادر کوچک تر شما همیشه دوست دارد پیش شما باشد و این شما را آزار می دهد میتوانید کمی از وقت خود را با او بگذرانید و سپس به دنبال هر کاری که دوست دارید بروید.  اگر انجام تکالیف خانه آزارتان میدهد می توانید پس از تمام کردن آنها به عنوان جایزه کاری انجام دهید که خیلی دوست دارید.

6. تنها چیزی که شما را عصبانی میکند خودتان هستید (اصلاح باورها) (هشت سال به بالا)

هر کسی ممکن است خشمگین شود اما یک راز در مورد خشم وجود دارد: چیزهایی هست که وقتی اوضاع خوب پیش نمیرود از منفجر شدن ما جلوگیری میکند. وقتی شما از این راز مطلع شوید، دیگر از کوره در نمی روید و آن راز این است: تنها چیزی که شما را عصبانی می کند، خود شما هستید.  هفته ی بعد تعطیلی مدارس است. معلم نگران است که بچه های کلاس از درس عقب بمانند بنابراین تکلیف زیادی به شما می دهد. چه افکاری می تواند شما را عصبانی کند؟

  • او خیلی مردم آزار است؛ دیگر هیچ وقتی برای بازی نخواهم داشت.
  • دیگر نمی توانم با پدر بزرگم به پارک بروم.
    بسیار خوب در اینجا یک موقعیت کاملا مشابه داریم. تنها تفاوت در افکار مربوط به آن است.  افکار مثبتی که میتوانند در این موقعیت به شما کمک کنند تا تکالیفتان را بنویسید کدام است؟
  • خیلی خوب اگر فقط دو صفحه در روز بیشتر بنویسم، هفته ی بعد هیچ تکلیفی نخواهم داشت.
  • با یک برنامه ریزی درست وقت کافی برای بازی کردن و پارک رفتن خواهم داشت. 
    پس آن اتفاق نیست که شما را عصبانی می کند، بلکه فکر شما در مورد آن اتفاق، تعیین میکند که شما چه احساسی داشته باشید.

7.  وقفه ایجاد کنید (تغییر شرایط) (هشت سال به بالا)

ایجاد وقفه یعنی این که از موقعیتی که در آنجا عصبانی شده اید، دور شوید. پس از ترک محل شما آرام میشوید و می توانید بهتر فکر کنید.  این به معنای تسلیم شدن نیست بلکه فقط به این معنی است که شما می خواهید از موضوعی که شما را عصبانی کرده است، دور شوید.  راه های مختلفی برای ایجاد وقفه وجود دارد که بعضی از آنها  عبارتند از: 

به اتاقتان بروید، کمی ورزش کنید، کتاب بخوانید، نقاشی بکشید، یک لیوان آب بنوشید.

8. انرژی هیجان را به روش درست تخلیه کنید (هشت سال به بالا)

در بعضی از بچه ها فکرهای پرخاشگرانه به سرعت به احساس خشم تبدیل میگردد، تنفسشان سریع و سطحی شده و عضلات آنان منقبض می شود. وقتی خشم در درون شما انباشته گردد، احساس خیلی بدی ایجاد می کند. افکار مثبت و آرام بخش کمک میکنند ولی همیشه کافی نیستند. وقتی خشم به تمام بدن راه پیدا میکند باید آن را تخلیه کرد تا بتوان احساس بهتری داشت. 

بعضی از بچه ها سعی میکنند با انجام یک عمل پرخاشگرانه خشمشان را تخلیه نمایند. اما این بچه ها همچنان در درون احساس بدی دارند چون این کار باعث تخلیه ی خشم نمیشود. 

بعضی از اوقات روشهای امنی برای نشان دادن خشم توصیه می شود؛ مانند کتک زدن به بالش یا در خلوت فریاد زدن اما این ها فایده ی چندانی ندارند چون این روشها هم فقط نشان دادن خشم هستند. در زمانی که شما در حال انجام دادن آنها هستید، مغز شما هنوز درگیر است و بدنتان همچنان با انرژی زیادش مشکل دارد.

دو راه برای تخلیه ی انرژی وجود دارد: 

یکی از آنها، حرکت سریع بدن است که با استفاده از آن تمام انرژی های اضافی خواهد سوخت.

راه دیگر آرام کردن بدن است تا  خشم و برانگیختگی از آن خارج شود.

الف. روش فعالانه ی تخلیه ی هیجان

خشم در بدن شما مانند سوخت است و برای کنترل خشم باید آن را بسوزانید. یکی از راههای سوزاندن انرژی فعالیت های بدنی سریع مانند  دوچرخه سواری است. 

اگر کودک شما حواسش را به فعالیت و ورزش بدهد و به مسأله ای که باعث عصبانیتش شده است فکر نکند این روشها نتیجه ی بهتری  خواهند داشت.

ب. روشهای آرام کردن

هنگامی که انرژی خشم بدنتان را فرا میگیرد، شما می توانید فعالیتی انجام دهید تا خودتان را به حالت آرامش برسانید، یا یک کار آرام بخش  انجام دهید تا خشم را فرو بنشانید. 

تنفس عمیق یکی از مهمترین روشهای آرام بخش است که باعث می شود ضربان قلب شما کاهش یابد و از درون احساس بهتری پیدا کنید. بهترین روش تنفس این است که از طریق بینی و به صورتی عمیق نفس بکشید. 

پیشنهاد می شود که شما والدین گرامی این روش را به طور مداوم انجام دهید زیرا هم باعث آرامش بخشی خود شما می شود و هم الگوی مناسبی برای فرزندانتان است. پس سعی کنید که این روش را به فرزندان خود آموزش دهید.

زورگویی در کودکان

زورگویی، شکلی از رفتار تهاجمی است که در بین کودکان بزرگتر پدیده ای شایع است و اغلب با تکرار و عدم برابری قدرت مشخص می شود. زورگویی میتواند به اشکال مختلف از قبیل نزاع فیزیکی با دیگران، هل دادن فراخواندن دیگران با الفاظ تحقیر آمیز و یا به اشکال غیر مستقیم تر مانند طرد و شایعه سازی باشد.

زورگویی نوع خاصی از پرخاشگری است. در حقیقت اولین جزء توصیفی تعریف زورگویی رفتار پرخاشگری عمدی است.

سه معیار ضروری برای زورگویی عبارتند از:

1. تسلط و برتری همسان

2. صدمه زنندگی

3. تکرار

زورگویی منفی به دو شکل صورت میگیرد 

الف. رفتارهای زورگویی مستقیم به شکل برخورد فیزیکی و آشکار است و قربانی به وضوح مورد حمله قرار میگیرد؛ 

ب. رفتارهای زورگویی غیر مستقیم به شکل انزوای اجتماعی و طرد عمدی از فعالیت ها صورت میگیرد 

نشانه های زورگویی

1. ابراز پرخاشگری که موجب صدمه رساندن، ترساندن و آزار و اذیت قربانی می شود.

2. این پرخاشگری از پیش برانگیخته شده نیست؛ یعنی با برنامه ریزی قبلی انجام نشده است.

3. به صورت مکرر اتفاق می افتد. 

4. معمولاً زورگویان نسبت به قربانیان ، قدرت جسمانی بالاتری دارند.  به بیان دیگر زورگویی در یک موقعیت نابرابر از نظر قدرت یا منزلت اجتماعی اتفاق می افتد.

5. معمولاً در گروه کوچک اجتماعی رخ می دهد که اعضای آن با یکدیگر آشنا هستند. 

پسران اغلب در مقایسه با دختران در زورگویی فعال تر هستند و زورگویی پسران مستقیم تر مثل ضربه زدن و لگد زدن است. 

زورگویی دختران غیر مستقیم تر مثل راه ندادن دیگران در گروه یا فعالیت گروهی و شایعه پراکندن است که گاهی به عنوان زورگویی ارتباطی از آن یاد میکنند.

راه های پیشنهادی برای درمان زورگویی

1. با کادر مدرسه یا مهد کودک معلمان، مشاور و یا مدیر ارتباط برقرار کنید و مشخص نمایید که زورگویی چرا و چه زمان و در کجا اتفاق افتاده است؟  با همکاری و مساعدت کادر مدرسه می توان این مسأله را کنترل کرد و احتمال وقوع این قبیل رفتارها را کاهش داد.

در این زمینه می توان گفت که شما دو هدف دارید :

الف) رفتار پرخاشگرانه را متوقف کنید؛ 

ب) به کودکتان کمک نمایید که هم قدرت را تجربه کند و هم رهبر باشد و هم اینکه بتواند مهربان و حامی بقیه ی دوستان خود باشد.

2. با فرزند خود صحبت کنید و بفهمید که چرا نیاز داشته است که با دیگران بدرفتاری کرده و احساس قدرت کند؟ اگر رفتار او بخشی از مشکلات وی و مربوط به عدم کنترل هیجانات است.  از یک مشاور یا روان شناس کمک حرفه ای بگیرید.

3. برای کودک توضیح دهید که صدمه زدن به دیگران چه به صورت کلامی و چه غیر کلامی کار درستی نیست و آسیب رساندن و تهاجم فیزیکی رفتار غیر قابل قبولی است.

4. برای رفتار زورگویی کودک پیامدها و تنبیه هایی را در نظر بگیرید و به او نشان دهید که رفتارهای زورگویانه و پرخاشگرانه ی او را دوست ندارید. کودک زورگو باید بداند که امتیازاتی را از دست خواهد داد و با پیامدهای کارش رو به رو خواهد شد. اما با او برخورد فیزیکی نکنید چون ممکن است که باعث افزایش رفتار پرخاشگری او شوید.

5. زورگویی قابل تغییر است و در سنین کودکی این تغییر راحت تر صورت میگیرد. بزرگسالان میتوانند محیط پیرامون زندگی کودکان را تغییر دهند و به آنها کمک کنند که انرژی خود را در مسیرهای سازنده و مفید صرف نمایند.

6. اگر ناظر دعوای کودکان بودید و مشاهده کردید که یک فرد زورگو به فردی ضعیف زورگویی میکند و به او صدمه می زند، به کودک قربانی که صدمه دیده است توجه بیشتری کنید. اگر دیدید فرزندتان قربانی زورگویی شده لازم است که از او حمایت نمایید. همچنین به او کمک کنید تا احساساتش را درباره ی موقعیتی که رخ داده است. از طریق گفت و گوی دوستانه بیان کند.

7. به فرزندتان بیاموزید که وقتی کودکی زورگو او را تهدید کرد، از بزرگ تر خود کمک بخواهد و از فرد زورگو نترسد و آرامش خود را حفظ کند.

8. فرزندتان را تشویق نکنید تا مقابله به مثل کند. 

9. اگر زورگویی در محیط آموزشی اتفاق افتاده است، حتماً با معلم  مشاور و یا مدیر مدرسه صحبت کنید و از آنها درخواست کمک نمایید. 

10. به فرزندتان اجازه دهید که وقتی میبیند فردی به دوستش زورگویی میکند به او کمک نموده و از او حمایت نماید.

11. به کودکتان تذکر دهید که هرگز زورگویی را تشویق نکند. وقتی زورگویی اتفاق افتاد، بهتر است که در همان لحظه به فرد زورگو چیزی نگوییم و کمی سکوت کنیم تا او فرصت داشته باشد که در مورد عملکردش فکر کند.

12. فرزندتان را تشویق نمایید با کودکی که مورد زورگویی واقع شده است، همدلی کرده و از او حمایت کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *